پس از رحلت امام(ره)، با اذن مرحوم آیتالله «اراکی»، از امام(ره) تقلید میکردم. بعد از آیتالله اراکی تصمیم گرفتم به یک مرجع زنده رجوع کنم.
در آن زمان جامعة محترم مدرسین، هفت نفر را بهعنوان مرجع معرفی کرده بود. من از مرحوم صفایی پرسیدم از بین این هفت نفر کدامیک اعلم است؛ ایشان فرموندکه هیچکدام بر دیگری رجحان ندارند و همه در یک سطح هستند.
ایشان سه نفر را به ترتیب نام بردند:
اول آیتالله «خامنهای»[مدظلهالعالی]، دوم آیتالله «مؤمن» حفظه الله تعالی ـ که البته جامعة مدرسین ایشان را معرفی نکرده بود ـ و سوم آیتالله «شبیری زنجانی» ادام الله ظله؛
سپس گفتند حالا که هم سطح هستند تقلید از رهبری و حمایت ایشان و تقویت ایشان با فراهم کردن زمینه رسیدن وجوهات به ایشان، رجحان دارد؛ زیرا ایشان کشور را اداره میکند و اگر امکانات مالی ایشان تقویت شود، در تقویت پایههای انقلاب مفیدتر خواهد بود.
من معتقدم تضعیف این نظام، جنایت،
توجیه رفتارهای نامناسب افراد و کارگزاران این نظام، حماقت
و تکمیل کمبودها و کاستیها، رسالت ماست
1) اگر انسان بتواند همانطور که در اوج رنج ها و بی کسی ها خدا را عمیق و مخلصانه صدا می زند، در حالت رخاء و نعمت هم همانطور خدا را صدا بزند و احساس وابستگی محض به خدا داشته باشد، به اوج معرفت و صفای باطن رسیده است.
ما همیشه شدیدا به خدا وابسته ایم کافی است دائما به این توجه کنیم
استاد پناهیان
روح انتظار با دستیابى به امن و رفاه و رهایى که آرمانهاى انسان معاصر و شاید خود ما هم باشد، آرام نخواهد گرفت و کسانى که همراهى حجّت و معیّت محمّد و آل محمّد را مى خواهند، نمىتوانند تا این سطح قرار بگیرند و تا این حدّ آرام باشند، که انسان معاصر چه بسا بتواند با تکیه بر علم و عقل و عرفان، بدون نیاز به وحى و مذهب تا این مرحله گام بردارد و با عقل جمعى و روح جمعى و غریزه جمعى به این مهم نائل آید.
پس ما که از ضرورت وحى و اضطرار به حجّت و انتظار حجّت دم مى زنیم،
باید از اول حساب را روشن کنیم و سنگمان را حق کنیم؛
چون ما مدعى هستیم که آدم براى بیشتر از هفتاد سال برنامهریزى شده
و معتقد هستیم که بافت و ساخت انسان و جهان با این سطح از رفاه و امن و رهایى، سازگار نیست.
تحول نعمتها و محدودیتها و خودآگاهى و مرگآگاهى، آدمى را در متن رفاه، راحت نمىگذارد و در شب عروسى به فکر عزا و بارهاى سنگین فرداها مىاندازد.
اگر ما مسأله قدر و استمرار و ارتباط هاى حتى محتمل و پیچیده با عوالم مشهود و غیب را در نظر بگیریم و اگر ما براى این وسعت، طرح و تدبیر و تربیت و تشکّل را دنبال کنیم، ناچار انتظار ما از حجّت و انتظار ما براى حجّت شکل دیگرى مىگیرد و انتظار ما در جایگاه خویش مىنشیند.
مشکلات
مانع کار ما نیست
بلکه موضوع کار ماست
استاد صفایی حائری